به گزارش رهیافت جنوب، دکتر علی سینا رخشنده مند عضو بنیاد ملی نخبگان ایران و مدرس دانشگاه های تهران متنی به این پایگاه خبری فرستاد که متن آن به شرح ذیل است:
ناآگاهی ما از زیربنا و فلسفهی اتفاقات در حال وقوع، پهنهای نامکشوف و غیر قابل پیشبینی در برابر چشمان ما گشوده است و هراس از این فضای مبهم، ما را در برابر آن به کنشهای مختلفی واداشته است
جهان، بر نسبیتها استوار گشته است. هیچچیزی در این دنیا از جمیع جهات، خیر و یا شرّ مطلق نیست؛ بلکه اعتبارات گوناگون باعث و سبب میشود که موضوع و مطلبی، جهاتی متفاوت بیابد.
بر این اساس تعامل انسان با طبیعت، به عنوان جزیی از آن، باید در ذهنیت بشر امروزی مورد چالش و بررسی قرار گیرد. ما به ذهنیت و تعریفی جدید از زندگی خوب نیاز داریم.
《پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد، این را هم بدان
عامل ویروس کرونا را هر چیزی که به حساب بیاوریم، از این قاعده مستثنا نیست و نخواهد بود؛ بلکه به هماناندازه که 《نقمت》 و 《محنت》 با خود دارد، نعمت و راحت نیز با خود همراه خواهد داشت!
از جمله مصائب آن گرفتاری ما انسانها، از دست دادن عزیزان و داغدار شدن خانوادهها است؛ از جمله مواهب آن 《تدبر》 و 《تفکر》 و 《تغییر نگرشی》 است که برای ما انسانها در پی دارد!
عبرت، حالتى است که در اثر برخورد با امورى ظاهرى و مشهود، براى انسان پدید میآید.
نخستین سفارش پزشکان، برای آلوده نشدن به این ویروس، شستوشوی دستها بود! بیاییم کمی با خود خلوت کنیم و همزمان با شستوشوی دستها به شستو شوی درون نیز بپردازیم.
کاش یاد بگیریم و در خاطرمان بماند که دستمان را از خیلی مسائل دیگری نیز باید شست.
دستهای آلوده به نامهربانی با همهکس و همهچیز !- دستهای آلوده به تهمت و بدگویی از همدیگر و بدخواه هم بودن!-دستهای آلوده به فسق و فجور!- دستهای آلوده به تزویر و ریاکاری!- دستهای آلوده به نابودی طبیعت!- دستهای آلوده به قتل و کشت و کشتار!-دستهای آلوده به حسادت، کینه و کینهکشی!- دستهای آلوده به گران فروشی و احتکار!-دستهای آلوده به سوء مدیریت!- و در یک کلام دستهای آلوده به همهی صفات غیر انسانی!
بر اثر چنین اعمال و رفتارهایی است که:
صحبت نیکان ز جهان دور گشت
خوان عسل خانهی زنبور گشت
دور نگر کز سر نامردمی
بر حذرست آدمی از آدمی
کرونا آمده است تا به ما انسانها بگویید:
رنج مشو، راحت رنجور باش
ساعتی از محتشمی دور باش
کرونا آمده است تا بگوید ای انسان تو به مواهب الهی کمتوجه و یا بیتوجه بودهای و به زمین و زمان و آسمان و دریا و جنگل و کوه و در و دشت و... و حتی به خودت هم رحم نکردهای!
کرونا آمده است تا یادآور شود که ای انسان دست از لجامگسختگی بردار و آگاه باش که؛
عمر به بازیچه به سر میبری
بازی از اندازه به در میبری
گردش این گنبد بازیچهرنگ
نز پی بازیچه گرفت این درنگ
شاید کرونا عبرتی باشد برای قانع کردن ما انسانها! ما انسان ها به هیچ چیزی قانع نیستیم؛
گفته گروهی که به صحرا درند
کای خنک آنان که به دریا درند
وآن که به دریا در سختیکش است
نعل در آتش که بیابان خوش است
ما چرا به این روز افتادهایم! حیوانات وحشی در جنگلها رها و ما در قفس خانههای بتونی قرار گرفتهایم!! «نعوذ بالله من الحور بعد الکور»(پناه میبریم به خدا از کاهش بعد از افزایش)
آیا این در قفس ماندن ما؛ مواهبی برای طبیعت در پی ندارد؟! و طبیعت نفس راحتی از دست ما نمیکشد!؟
نکند گرفتار قهر طبیعت شده باشیم! چرا که متوجه شد ما نه به خود رحم میکنیم و نه به هیچچیز دیگری!
کرونا قاره و اقیانوس و شرق و غرب و جنوب و شمال و طبقه ی اجتماعی و پیر و جوان و ژن خوب و ژن بد نمیشناسد با همه به طور یکسان برخورد میکند. شاید میخواهد عدالت را به ما یادآوری کند!
شاید میخواهد بگوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند» و همه یکسان هستند، کسی بر کسی برتری ندارد.
اگر به این دید به کرونا نگاه کنیم آن را یک اصلاحکنندهی بزرگ میبینیم. چیزی که باعث شده، درسهایی را که ظاهراً فراموش کردهایم، به ما یادآوری کند!!
_____________________
عمر به خشنودی دلها گذار
تا ز تو خوشنود بود کردگار
گرم شو از مهر و ز کین سرد باش
چون مه و خورشید جوانمرد باش