دوشنبه، 22 شهریور 1400 00:00 کد مقاله : 14000622003
امین روانان
اکسین در خوزستان می‌ماند، همه‌ی ایران می‌خواهد

رهیافت جنوب؛ به قلم« ابراهیم متین سیرت کارشناس صنعت ومعدن» ۳۲ سال پیش ناقوس پایان جنگی نابرابر نواخته شد. جنگی که خوزستان را به تله‌ای از خاک تبدیل کرد، خاکی که گوشه‌ کنارش خون شهیدی جاری شد و صدها لاله‌ی سرخ روئیدند. خوزستان سرزمین لاله‌های سرخ لقب گرفت. جنگ تمام شد و سازندگی آغاز. عزم و اراده به ساختی دوباره. خوزستان ایران شده بود و ایران خوزستان. 
دلها یکی شده بود، قرار بر این بود، هرکس که می‌آید، مرهم دردی باشد برای زخم‌هایی که هر کدام به تنهایی پیکر خوزستان را به مسلخ مرگ می‌کشاند. کارخانجات احیاء شدند، نفت، گاز و پتروشیمی، فولاد و نورد و لوله‌سازی.
صدای چرخ صنعت از گوشه‌ و کنار می‌آمد. 

خوزستان هشت سال  پایدار و استوار همچون کوهی بی‌عبور در برابر دشمن متجاوز ایستادگی کرد، که امروز بعد ۳۲ سال تنومند و سربلند در مسیر آبادانی و سازندگی قدم بردارد. اما دریغ که جسم رنجور و زخم‌خورده را در نیمه‌های راه تنها گذاشتند و انگار جنگی تازه به جانش انداختند.
اینبار کسی از صدای گلوله و خمپاره هراس نداشت. اینبار نوای آژیر قرمز هجوم جمعیت را به سوی پناهگاه سوق نمی‌داد. صدای زجه‌ی مادر و فریاد پدر  دل را آشفته نمی‌کرد.
اینبار درد بی‌آبی و بیکاری سایه بر زندگی خوزستان انداخته بود
سایه‌ی شومی که  آسایش و آرامش را سلب کرده بود.
علاج کار توسعه بود. بازهم به همت خوزستانی‌های غیرتی، از دل خاک  طرح نورد ورق عریض بیرون آمد. خاک را به هنر کیمیا کردند و چرخ صنعت شتابان‌تر از همیشه به حرکت درآمد. دلمان از تاتی‌تاتی کردن طفل نوپا غنج می‌رفت که به ناگاه بی‌رحمانه در جلوی هزارن چشم مات و مبهوت فرزندی که به تازگی قدم برداشتن را یاد گرفته بود از آغوش مادر کَنده شد.
دیری نپائید که فرزند نوپا در میان تصمیم‌های غلط تا ورطه‌ی نابودی پیش رفت و اگر نبود مهر مادری،‌ شاید فرجامی تلخ انتظارش را می‌کشید‌، فرجامی گَس که بیش از صنايع مختلفی همچون: لوله‌سازی خوزستان، نیشکر هفت‌تپه و ... دچارش شدند و هزاران جوان بیکار شدند.

اکنون سهام فولاد اکسین خوزستان در یک قدمی خروج کامل از استان است. دیر یا زود این این اتفاق نامیمون می‌افتد. نمایندگان خوزستان، مسولان دلسوز،  صدای جنگ امروز،‌ نه با تیر تفنگ و خمپاره، بلکه با بیکاری، فرار نخبگان  و تعطیلی صنایع مادر به گوش می‌رسد. 

۱۸‌ سال پیش فولاد اکسین با هدف تکمیل زنجیره تولید فولاد خوزستان کلنگ‌زنی شد. مراحل احداث از ضمانت‌نامه‌ی بانکی تا دانش فنی و حتی زمین از سوی فولاد خوزستان دنبال شد. اکسین که راه‌اندازی شد، بازهم تصمیم‌گیری‌های غلط باعث شد، فولاد اکسین به وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی واگذار شود. این نقطه‌ی آغاز سقوط اکسین بود. سقوطی که بازهم ناجی‌اش فولاد خوزستان بود. 

امروز و با گذشت این همه‌سال،‌ خطری که فولاد خوزستان و اکسین را به شدت تهدید می‌کند، اجرایی شدن ضمانت‌نامه‌ی ۲۵۰ میلیون یورویی بانک صادرات علیه فولاد خوزستان است که اگر این اتفاق رخ دهد، شاهد تعطیلی فولاد خوزستان و اکسین خواهیم بود. این یعنی نابودی صنعت فولاد کشور، بیکاری هزاران هم‌وطن، به خطر افتادن امنیت و دهها پیامد شوم دیگر.

اما همت و غیرت و پشتکار اجازه وقوع چنین کابوسی را نمی‌دهد. ای که دستت می‌رسد کاری بکن. واگذاری سهام فولاد اکسین به فولاد خوزستان تنها راه نجات صنعت فولاد کشور است. در این صورت علاوه بر شکوفایی صنعت فولاد، طرح‌های توسعه شکل اجرایی به خود می‌گیرند و اشتغال هزاران نفر به صورت‌ مستمر تضمین می‌شود. *اکسین در خوزستان می‌ماند، خدا می‌خواهد*

نظر جدید
پربازدیدها