به گزارش پایگاه خبری «رهیافت جنوب»، مع الاسف مراسمات عزا به قوت خود برگزار میشوند و قدرت و زور بازدارندگی مصوبات ستاد کرونای استان تنها تا جلوی استانداری و فرمانداریها میرسند!
با شدت گرفتن پیک جدید کرونا در این استان، شرایط به سمت وخیمتر شدن پیش میرود و بر حجم مراجعات مردمی به بیمارستانهای استان هر لحظه افزوده میشود.
با وجود نیاز مبرم به خدمات درمانی و همراهی پزشکان و پرستاران اما متاسفانه مدیریت بیمارستانهای خصوصی و مراکز درمانی نه تنها همراهی نمیکنند حتی پا پس میکشند!
ولی به نظر می رسد رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز خیلی امیدوار به تحقق مصوبه ستاد مقابله با کرونا مبنی بر پذیرش بیمار در بخش خصوصی نیست و نگران روی زمین ماندن بیماران کرونایی است.
به گفته دکتر فرهاد ابول نژادیان ظرفیت بیمارستانهای دولتی و تامین اجتماعی به پایان رسیده است و با توجه به قرمز شدن وضعیت استان، تصمیم ستاد استانی مقابله با کرونا برای پذیرش بخش خصوصی و محقق شدن این موضوع در شهرهای بزرگ، این تخصیص بایستی محقق شود.
دکتر فرهاد ابولنژادیان طی مصاحبهای اظهار کرد: یکی از مطالبات مردمی و دانشگاه علوم پزشکی اهواز این بوده است که بیمارستانهای خصوصی نیز مانند بیمارستانهای تامین اجتماعی و بیمارستانهای نظامی در پذیرش بیماران مبتلا به کرونا اقدام کنند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در ادامه افزود: در نشستی که هفته گذشته با روسای این بیمارستانها داشتیم قول همکاری برای پذیرش این بیماران را دادند اما تاکنون هنوز این امر محقق نشده است؟!
دکترابول نژادیان با اشاره به عدم همکاری بیمارستان های خصوصی در پذیرش بیماران کرونایی افزود: به بیمارستان های خصوصی نسبت به همکاری در پذیرش بیماران کرونایی تذکر جدی داده شده و امیدواریم این تنش به ورود دادستان منجر نشود.
طبق گزارشهای به دست آمده تنها بیمارستانهای دولتی و کادر درمانی آنها هستند که گویا باید در خط مقدم باشند و خبری از ارائه خدمات و حتی پذیرش از سوی بیمارستانهای خصوصی نیست!
در وضعیتی که مردم برای حفظ جان خود و خانوادهشان مستأصل و نگران به مراکز درمانی مراجعه میکنند تا شاید امیدی در دلشان ایجاد شود، بیمارستانهای خصوصی درهای ورودی را به روی بیماران و خانوادههایشان میبندند و هموطنان خود را ناامیدانه راهی مراکز درمانی دولتی میکنند.
اما آیا واقعا چند درصد از این بیمارستانها پتانسیل پذیرش این بیماران را دارند، آیا کادر درمانی مورد نیاز و یا حتی تجهیزات لازم برای درمان این بیماران وجود دارد؟
این در حالی است که بسیاری از بیمارستانهای خصوصی هم از تجهیزات لازم و هم از هزینه کافی برای درمان بیماران برخوردارند، اما چه چیز باعث میشود که آنها اهتمامی برای یاری رساندن به هموطن خود، آن هم در چنین شرایطی نداشته باشند؟
آیا ضرری که آنها متحمل خواهند شد بیش از آن دسته از ملاک و تجاری است که برای یاری رساندن به همنوع خود از اجاره بهای دو ماه خود میگذرند؟
آیا ما همان مردمی نیستیم که در سالهای جنگ تحمیلی از همه چیز خود گذشتیم و برای حراست از مرزهای این خاک و بوم جان خود را پیشکش کردیم؟
آیا الان بهترین فرصت برای ادای دین نسبت به جانبازان شیمیایی نیست که بیش از هر گروه دیگر در معرض خطرند؟
امروز بیمارستانهای خصوصی باید پیشقدم باشند، اما چه شده است که سکوت کردهاند؟
یعنی ما تنها رفیق گرمابه و گلستان بودهایم؟ مردم شریف خوزستان تاکنون در برابر هر سختی و بحرانی مقاومت کردهاند و هیچگاه همدیگر را تنها نگذاشتهاند، خوب میدانیم که با یاری حق تعالی و با همت دست اندرکاران کادر درمانی خستگیناپذیر و خود مردم، این روزها هم سپری خواهد شد، اما حافظه این مردم غیور همانقدر که محبتها را ثبت میکند، بی مهریهای عدهای را هم که جز شعار کاری برای هموطن خود نکردند، فراموش نخواهند کرد.
چه خوب گفت شاعر:
«ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار»
خطابمان مستقیم به تمام مسئولان بیمارستانها و مراکز درمانی خصوصی استان خوزستان است که گوشها و چشمهای خود را گرفتهاند تا صدای نالههای مردمشان را نشنوند. حالا دیگر اگر به موقع به زخم آنها نرسیم، ممکن است خسارات جانی جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. انتظار از بخش خصوصی اینست تنها به فکر خدمات لاکچری به بیماران غیر کرونایی نباشد و در این مواقع باید در کنار مردم قرار گیرد.