دوشنبه، 23 فروردین 1400 00:00 کد مقاله : 14000123001
امین روانان
نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1400 در جمع اصولگرایان کهگیلویه و بویراحمد: هیچ دولتی در عراق، لبنان و... بدون اذن ایران تغییر نمی‌کند / برخی 16 دقیقه در جنگ نبوده‌اند، می‌خواهند برای ما تصمیم بگیرند / باید به الفبای انقلاب و اسلام برگردیم / اگر مردم نباشند، نتیجه‌اش می‌شود، خلع شدن امیر المومنین (ع) / راه نجات کشور، برگشتن به مکتب حاج قاسم سلیمانی است

رهیافت جنوب "شاهین محمدصادقی رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی کشور و نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1400 شب گذشته ( شنبه 21 فروردین ماه 1400) مهمان شورای وحدت اصولگرایان استان کهگیلویه و بویراحمد بود.
صادقی نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1400 در جمع اصولگرایان کهگیلویه و بویراحمد، با اشاره به قدرت جمهوری اسلامی ایران و رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، اظهار داشت: امروز به برکت انقلاب اسلامی، اگر در هر کجای این کشور، زیلایی، موشمی، لوداب، باشت، گچساران و لیکک کسی بخواهد نامزد انتخابات مجلس و یا شورا شود، کسی نمی‌تواند به او زور بگوید.
وی در ادامه گفت: امروز سربازان قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، سربازان قدرتمندترین کشور دنیا را می‌گیرد و با خواری بر روی زمین می‌نشاند، بعد با عذرخواهی آنها و رأفت اسلامی جمهوری اسلامی آزاد می‌شوند.
در کشورهای عراق، لبنان، افغانستان، سوریه، یمن و کشورهای مختلف نه دولتی می‌آید و نه دولتی می‌رود، این تسلط کشور ما بر منطقه است. 2 میلیون دلار عربستان سعودی در انتخابات عراق خرج کرد، اما ما بردیم. در لبنان عربستان 500 میلیون دلار خرج انتخابات این کشور کرد، اما ایران اسلامی پیروز شد.
همه تجهیزات نظامی غرب را روی سر مردم پابرهنه یمن می‌ریزند، اما نمی‌توانند آن مردم پابرهنه را از پا در بیاورند. اینها حرف‌های عادی نیست، بلکه به برکت انقلاب اسلامی است.
به گزارش کبنا، مطالب مهم شاهین محمدصادقی به شرح زیر است؛
**در این شرایط که ۹۰ درصد اقتصاد دنیا از کانال باب المندب رد می‌شود و این کانال گلوگاه اقتصادی شرق و غرب است، و امروز در اختیار ایران است. خلیج فارس ۴۰ درصد از انرژی دنیا را تامین‌ می‌کند و مال ما است و من، معنی این چیزها را می‌فهمم و می‌دانم که یک هواپیمای رادار دار را در ارتفاع ۵ هزار پایی زدن یعنی چه ؟ و بعد هم تشکر می‌کنند که هواپیمای مسافربری را نزدیم. وقتی عین الاسد را جمهوری اسلامی می‌زند و این‌ها نمونه قدرت کشور این کشور است و برای ما این مسائل عادی شده است و این وضعیت جمهوری اسلامی ایران است. همه می‌خواهند که ما با این‌ها یک طوری راه بیایم و رهبر هوشمند، بسیار توانا، آگاه و حسابگر ما زیر بار خواسته‌های نامشروع این‌ها نمی‌روند.
**در عرصه‌های داخلی مانند نانو، انرژی هسته‌ای، لیزر و هوا فضا هم ما تسلط داریم. در سال‌های ۹۰ و ۹۱ که انرژی هسته‌ای اوج گرفته بود برخی از اصلاح طلب‌ها می‌گفتند این گوری که برایش گریه می‌کنید مرده ندارد و امروز معلوم شد که اگر نیاز داشته باشیم حتی بالای ۲۰ درصد غنی سازی را انجام می‌دهیم. ما به مرزهای دانش هسته‌ای، نانو، لیزر، هوافضا، داروسازی و داروهای هسته‌ای رسیده‌ایم.
**۲۰ سال پیش در اجلاس روسای دانشگاه‌ها، معاون پژوهشی وزیر، یک گزارشی را ارائه کردند و رتبه علمی ما در دنیا طبق آن گزارش ۱۱۳ بود و امروز رتبه ۱۵ جهان هستیم و ۹۸ پله وضع علمی ما بهتر شده است و این یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی است. وقتی جنبه‌های مختلف این نظام را می‌بینیم برگ‌های زرین فراوانی داریم و همه این‌ها ناشی از اراده و لطف خداوند، عنایت ولی عصر (عج) و درایت رهبری امام راحل و مقام معظم رهبری است. وفتی مردم در کنار رهبری نباشند، نتیجه‌اش می‌شود خلع شدن امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع) از خلافت و رهبری شاگرد مکتب امیرالمؤمنین است و باید مردم در کنار رهبری باشند و مردم که نباشند امام معصوم (ع) هم کاری نمی‌تواند بکند. تمام چیزی که تا الان بدست آوردیم بخاطر حضور مردم است و منظور از مردم، مردم عادی کشاورز، معلم، کارمند، راننده و... در تک تک شهرها و روستاهای کشور است و منظور افرادی که در بالا هستند، نیست. امروز که اگر سپاه برای ساخت موشک و... دلش به رهبری قرص است، دل رهبری هم به حضور مردم شاد است و مردم ستون قدرتمند جمهوری اسلامی ایران هستند.
**خیلی وقت‌ها گفته می‌شود که مردم از انقلاب و دین و خدا برگشته‌اند اما ابنگونه نیست و این ما هستیم که از انقلاب و دین و خدا برگشته‌ایم و برخی افراد در مقام مسئولیت دین مردم را می‌دزدند. گاهی مصوبه‌هایی تصویب می‌شود برای جابه جایی ۳ هزار میلیارد یا ۵ هزار میلیارد و این مقدار شاید در برابر بودجه یک تریلیون و هزار چهارصد هزار میلیارد تومانی چیزی نباشد، اما این دین مردم، اعتقاد و باور مردم است که دزدیده می‌شود. به نام اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی حکومت می‌شود، اما برخلاف قرآن و اسلام و جمهوری اسلامی رفتار می‌شود.
**امروز برگ‌های زرین جمهوری اسلامی در یک طرف و این رفتارهای ناپسند در طرف دیگر قرار دارد.
کرج یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر واجد شرایط رأی دارد، اما نماینده امروز کرج با ۲۰ هزار رأی در مجلس است و این نشان می‌دهد که مردم از رفتار ما ناراضی هستند و حرف ما را نمی‌پذیرند و قبول ندارند که دل ما برای آن‌ها می‌سوزد و قبول ندارند که ما داریم از حکومت علی (ع) دفاع می‌کنیم. چرا این اتفاق‌ها افتاده است؟ چون به مردم دروغ گفتیم، مال مردم را خوردیم و تفاخر را شیوه رفتار خود کردیم و احساس کردیم که مردم نردبان قدرت ما هستند.
**امرور بخش زیادی از مردم دخل و خرجشان با هم نمی‌خواند و همه دیدیم و شنیدیم که چه بسیار مادرهایی که شب‌ها از غصه ازدواج نکردن پسرها و تأمین جهیزیه‌ی دخترانشان گریه می‌کنند. این‌ها مسئولیت‌های جمهوری اسلامی است. این حرف‌ها برای سیاه‌نمایی نیست و این واقعیت امروز جمهوری اسلامی است.
ما نمی‌توانیم چشم ببندیم و نبینیم. نمی‌توانیم مصالح و منافع ملی را فدای مصالح و منافع حزبی جناحی کنیم. مشی امام راحل و مقام معظم رهبری اینگونه نبوده است.
**من فیلم‌هایی دیدم که خجالت می‌کشم. ما بیش از ۱۱ میلیون حاشیه نشین داریم و حتی برخی می‌گویند ۱۸ میلیون حاشیه نشین داریم و این خیلی تلخ است. نظام جمهوری اسلامی برای دفاع از همین مردم آمده، به وسیله‌ی مردم آمده است و وظیفه‌ی خدمت به مردم را دارد. حزب اللهی و غیر حزب اللهی هم فرقی ندارد. و باید زیر پرچم جمهوری اسلامی باشد. امیرالمؤمنین در جایی گفتند: اگر مسلمانی از غصه‌ی زن یهودی بمیرد جا دارد و امروز ما چه بگوییم؟ زمانی که زنی در کنار خیابان شرفش را برای تأمین زندگی‌اش گرو می‌گذارد، من محمد صادقی باید بمیرم. ما احساس و دغدغه و درد نداریم. اگر بخواهیم مردم برگردند و رأی دهند باید این‌ها را درست کنیم، باید باور کنیم که مردم ولی نعمت انقلاب هستند و به فرموده‌ی امام شرافت ما خدمت به مردم است و به فرموده‌ی مقام معظم رهبری ما نوکر مردمیم و باید باور کنیم فلسفه‌ی وجود ما خدمت به مردم است، اما ما این‌ها را یادمان رفته است و باید یه یاد بیاوریم.
در اشرافی گری و تجمل گرایی به جایی رسیدیم که آیه قرآن از جاهلیت قریش می‌گوید و اشاره می‌کند در آن زمان همه چیزشان را مقایسه می‌کردند که به جایی رسیدند که مرده‌ها و قبرستان‌هایشان را مقایسه می‌کردند و امروز از قبرستان‌های شمال تهران فیلم‌هایی است که شما دیدید و یک قبرستان تجملی و اشرافی درست شده‌است و این‌ها اشکالات جمهوری اسلامی است و باید این‌ها را درست کنیم. برخی می‌گویند؛ مهم‌ترین چالش جمهوری اسلامی، مشکلات اقتصادی است. ولی من می‌گویم مهم‌ترین چالش جمهورس اسلامی، عدم اعتماد مردم به جمهوری اسلامی است و ما اعتماد مردم را تا اندازه‌ی زیادی از دست دادیم، و چیزی که مردم را نگه داشته است، رابطه‌ی قلبی با امام راحل و رهبری است و در غیر این صورت ما «گرفتار» بودیم.
**از من پرسیدند؛ شما که می‌خواهید، رئیس جمهور شوید، می‌خواهید چه کاری کنید؟ من می‌گویم، اتفاقاً من می‌خواهم بگویم، هیچ کاری نمی‌خواهم انجام دهم. خیلی کارها هست که نباید انجام شود. یک باتلاق از فساد، دروغ، غیبت، سوءاستفاده، غارت و چپاول در جامعه درست کردیم و باید این باتلاق را خشک کنیم. من اگر یک روز کار دستم باشد به مردم دروغ نمی‌گویم، مال مردم را مال خود نمی‌دانم، به خون شهدای مردم خیانت نمی‌کنم و در مقابل دشمنان این ملت سر تعظیم فرود نمی‌آورم.
**در بهترین نظرسنجی‌ها، میزان مشارکت مردم ۴۵ درصد است و یعنی ۵۵ درصد مردم گفتند که ما نمی‌آئیم. اگر به الفبای اسلام، انقلاب، امام راحل و مقام معظم رهبری برگردیم به خدا قسم می‌شود، مردم را پای صندوق‌های رأی آورد. حتی اگر ما نباشیم در انتخابات، این تکلیف ما است و امیر المومنین به مالک گفت: ای مالک مردم یا در خلقت با تو برابرند یا در دین با تو برادرند.
**چرا مردم اینگونه برای قاسم سلیمانی مایه گذاشتند؟ چرا میلیون‌ها نفر در تشییع جنازه سردار سلیمانی آمدند؟ حددقا ۱۰ سال بدترین تهمت‌ها را به این شهید بزرگوار زدند. من خودم در تظاهراتی در تهران دیدم که مردم اینگونه شعار می‌دادند؛ حیا کن، حیاکن سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن. نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. بعضی از مردم گفتند؛ پول ما را بردند برای یک سری عرب سوسمار خور و پول ما به سوریه و لبنان بردند، اما دیدید که در تشییع جنازه ایشان چه با حجاب چه بی حجاب چه چپ چه راست، همه آمدند. زیرا فهمیدند این آدم خدمتگزار بود. و برای خودش چیزی نخواست. وقتی سیل آمد، افرادی که باید می‌رفتند و در خوزستان حضور می‌داشتند، نرفتند و ایشان که حوزه‌ی ماموریتش خارج از کشور و در سوریه و لبنان بود، آمد. در خوزستان حضور داشت و حداقل همراه بود. ما امروز به چنین روحیه‌ای نیاز داریم و باید باور کنیم که راه نجات کشور، برگشتن به این مکتب حاج قاسم سلیمانی است.
 **سردار سلیمانی جز از خدا از هیچکس نترسید و جز برای خدا برای خودش جیزی نخواست. من افتخار داشتم که به عنوان مشاور و نماینده‌ی ایشان در سوریه، لبنان، یمن و جاهای دیگر بوده‌ام، یکبار نشد که ایشان بگویند که آقا من ندارم یا نمی‌گذارند ولله که نشد. ایشان برای کمترین مقدار پول در مضیقه بود، یکبار به من گفتند برایمان هزینه تراشی نکن، من باید پول سربازها را تأمین کنم و این وضعیت فقط در دولت روحانی نبود و در دولت‌های قبلی و سپاه هم بوده است. به ایشان گفتند که این موصوعات را بیان کنید، اما حتی برای آقا [رهبر انقلاب اسلامی] دغدغه‌ای درست نکردند. ما باید با امید به آینده حرکت کنیم. یکبار در حلب یک چهارم شهر در اختیار ما بود در محاصره‌ی کامل دشمن بودیم همه فکر این بودند که حلب سقوط نکند و این یک چهارم بدست دشمن نیفتند، اما سردار سلیمانی فکر بیرون راندن دشمن بود و اینکار را هم کرد و حلب را پس گرفت و همه‌ی این‌ها به این خاطر بود که سردار سلمیانی می‌دانست و باور داشت که خدا هست و در انجام هرکار تواناست.
**اولین چالشی که با آن روبه رو هستیم، مقبولیت بین مردم است. این مردم ضد دین و ضد انقلاب نیستند، شاید در زبان بد و بیراه بگویند، اما دلشان با این انقلاب است. و می‌دانند، اگر کسان دیگری بیایند، به مراتب بدتر هستند و اکنون امید به اصلاح شرایط دارند. مخاطب باید عموم مردم باشد، نه فقط حزب اللهی‌ها یا اصولگراها و آقایان ما باید ادبیاتمان را عوض کنیم، باید باور کنیم که ما ارباب مردم نیستیم، ما نزد خدا مقرب‌تر نیستیم، ما باید دغدغه‌ی مردم را داشته باشیم و درد مردم را بفهمیم. نمی‌شود، درد داشته باشیم و مشکلات جامعه مثل سقوط هواپیمای‌یاسوج، غرق شدن کشتی سانچی، قطار آتش گرفته شاهرود و اتوبوس ته دره رفته‌ی خرم آباد را ببینیم و با کمال وقاحت جلوی دوربین‌ها بگوییم، خوشبختانه این حوادث همه بیمه بود.
**این‌ها عزیز مردم بودند سرمایه‌های کشور بودند و زدن این حرف‌ها از نداشتن درد است.
**ما باید مشکلات جامعه را ببینیم و البته معنایش این نیست که خود را ضعیف احساس کنیم، نه ما بسیار هم قدرتمند هستیم و حتماً از این پیچ‌های خطرناک عبور می‌کنیم و ما باید نقش خود را ایفا کنیم و نمی‌توانیم بی تفاوت باشیم. نمی‌شود که پدر و مادر فرزند خود را در خیابان رها کنند و این مردم فرزندان این انقلاب هستند.
راه ما باز است اگر خودمان بخواهیم. از من در مورد برنامه‌های اقتصادی‌ام سؤال می‌شود و می‌گویم من حتماً برنامه‌های اقتصادی دارم، حتماً درب‌های صادرات را باز می‌کنم. در حوزه‌ی اقتصاد هم بیشتر از اینکه چه کار می‌خواهم، انجام دهم. باید بگویم چه کار نمی‌خواهم، انجام دهم. امروز پنجره‌های اقتصادی بسته و پای اقتصاد گره خورده است و مشکل‌های بسیار برای سرمای گذار و صادرات وجود دارد و ما باید این مشکلات را برای افراد ایجاد نکنیم.
**بنده به عنوان یک سرباز نه بیشتر که واقعاً احساس می‌کنم یک سرباز برای انقلاب و نظام هستم و جز سربازی هیچ تشخصی ندارم. زمانی که من با تظاهرات و انقلاب آشنا شدم، دوم راهنمایی بودم و در اول دبیرستان در تظاهرات دستگیر شدم و به زندان رفتم و سوم دبیرستان در سوسنگرد بودم. من به عنوان سرباز انقلاب احساس می‌کنم، که انقلاب سر ما منت گذاشت ما گمراه بودیم و خدا دست ما را گرفت همانطور که خدا در مورد پیغمبرش گفت، ما تنزل الله علینا... 
**سرباز باید دفاع کند من آن موقع که زندان رفتم،چه در جنگ تحمیلی و چه در دفاع از حرم، گلوله خوردم، کسی برایم دست نزد و الان هم باید به تکلیفم عمل کنم. آقای دهراپ پور و پناهی چرا فکر می‌کنید، کسانی که در تهران نشسته‌اند، از شما بیشتر سرشان می‌شود؟ چرا باید منتظر افرادی باسیم تا برای ما تعیین تکلیف کنند؟ بعصی از افراد در ظاهر برجسته کشور نفسشان بند آمده و خسته شدند و بریدند. باور کنید خیلی بیشتر از شما سرشان نمی‌شود، خیلی بیشتر از شما دلشان برای انقلاب نمی‌سوزد، خیلی بیشتر از شما برای انقلاب زحمت نکشیده‌اند. ما ۸ سال دفاع مقدس داشتیم و ۸ سال دفاع از حرم که سرجمع ۱۶ سال جنگ داشتیم، اما بعضی از کسانی که قرار است برای ما تصمیم بگیرند، حتی ۱۶ دقیقه هم در جبهه نبودند.
**ما انگیزه داریم، به انقلاب اعتقاد داریم، سرباز آقا هستیم، چشممان به انگشت اشاره آقا و گوشمان به کلام ایشان است و ایشان را نه به عنوان یک رهبر که قطعاً رهبر بی‌نظیری است چه از نطر آشنایی، سیاسی و نظامی که ایشان یک رهبر نابغه است، اما ما نه بخاطر این نبوغ که بخاطر باورهای دینی‌مان که ایشان را نائب امام زمان (عج) می‌دانیم از ایشان تبعیت می‌کنیم. اگر قرار است، دولت جوان حزب اللهی را به دیگران بسپاریم، پس ما برای چه آمده‌ایم؟ ما چرا خودمان را دست کم می‌گیریم؟ من از کف جامعه آمدم از جاهایی مانند؛ خوزستان، کهگیلویه و... آمده‌ام. اما با سران دنیا از سید حسن، بشار اسد و نوری مالکی تا آقای مانکی مون و خانم اشتون و بسیاری دیگر نشست و برخاست داشته‌ام و با آن‌ها جلسه داشتم. مشکلی که وجود دارد، این است که احساس ضعف می‌کنیم.
**ان‌شاءالله به فضل الهی می‌آییم و مردم یا ما را می‌پذیرند یا نمی‌پذیرند و ما قصد برهم زدن وحدت اصولگراها را نداریم. اما نمی‌خواهیم از اول بازنده افرادی باشیم که بیشتر از ما دلسوز انقلاب نیستند. حالا اگر به جایی رسیدیم که حضور محمد صادقی باعث می‌شود که آدم‌های نابابی رأی بیاورند و دولتی مثل... حاکم شود، حتماً به مصلحت انقلاب رفتار می‌کنیم و با پای خود می‌رویم و شک نکنید که من قدرت با پای خود برگشتن را دارم اما از اول کنار نمی‌روم و شما هم همین کار را نکنید عرصه را در دست بگیرید. چرا احساس می‌کنید کهگیلویه و بویراحمد، فارس و جنوب نمی‌توانند کاندیدا داشته باشند؟ ما همه باید وارد شویم یا می‌توانیم شرایط به نفع خود تغییر دهیم یا نمی‌توانیم و یک برادر اندیشمند توانمند می‌تواند.
**هیچکس نمی‌تتواند بگویید که اگر ما بیاییم حتماً رأی می‌آوریم. آقای رئیسی یک حساب ویژه و جدا دارد، اما باز هم نمی‌توان گفت، که اگر ایشان بیاید ۱۴۰۰ حتماً رأی می‌آورد. انتخابات است و نمی‌توان از پیش بگوییم یک نفر رأی می‌آورد یک نفر شکست می‌خورد. در هیچ انتخاباتی برنده از پیش مشخص نبوده نه در انتخاباتی که احمدی نژاد رأی آورد و نه در دو انتخاباتی که روحانی رأی آورد، پیش بینی نشده بود. مردم به دنبال چهره جدید هستند، بدنبال فردی که حرف‌های جدیدی بزند. درست است که باید انسجام باشد، اما نباید گفته شود، روی آن شخصی که ما می‌گوییم، منسجم شوید و ما حق داریم و حقمان را به عرصه می‌آوریم. حالا یک بحث تأیید شدن از شورای نگهبان وجود دارد که درست است، اما نباید در مورد رأی آوردن یا نیاوردن یک شخص صحبت شود.

نظر جدید
پربازدیدها