جمعه، 25 بهمن 1398 00:00 کد مقاله : 13981125003
امین روانان
هاشمی پور در جمع مردم سوق / چاقوی سیاسی تو تیز نبود که بتوانی من را همانند بقیه ذبح سیاسی کنی

اقای موحد چاقوی سیاسی تو تیز نبود که بتوانی من را همانند بقیه ذبح سیاسی کنی.

به گزارش سایت خبری رهیافت جنوب از سوق از عدل هاشمی پور نماینده چهارگانه شهرستانهای کهگیلویه، چرام ، لنده وبهمئی اولین نطق انتخاباتی خود را از شهر سوق آغازکرد.

*هاشمی پور در میان شعار هاشمی” عامل وحدت خوش آمدید”  وارد جایگاه سخنرانی شده تا ضمن استقبال از او، شعار وحدت را مشخصه ی اصلی و مهم کاندیدای خود اعلام کنند.

*هاشمی پور در اقدامی جالب و در حالیکه موج های اولیه ی تشویق ها شروع شده بود، پیرمردی که از لحاظ بدنی ضعیف بود را در کنار خود روی صندلی اش نشاند.

وی با یاد کردن از میراحمد تقوی با قرائت بیانیه فرزند میراحمد  در مورد انتخابات که در واقع حمایت از عدل هاشمی پور بودرا دراغوش گرفت.

 


وی افزود:  من عاشق شهر سوق هستم  و معتقدام اخلاق را از این شهر آموختم و بزرگانی مانند میراحمد تقوی و حسین پناهی از این شهر بلند شدند.

وی با بیان اینکه سوق در حد خوابگاه ماند و در حد شأن این شهر کاری صورت نگرفت ادامه داد: مارون به غارت رفته را با چانه زنی های متعدد ۳۴۹میلیون متر مکعب حق گرفتم و مارون را احیا کردم.

سردار دلها  هاشمی کنایه ای هم به واژه ی عزت کهگیلویه زد و گفت من نمیدانم و گاهی فکر میکنم که اصلا شاید عزتی که از او صحبت می کنند نام یک زن باشد و رفته قهر.

 وی گفت: با تلاش شبانه روزی و با وجود طعنه های خاص دشمنان اقدامات نشدی مانند گازرسانی و آبرسانی را حل کردم.

هاشمی اظهار داشت: خدا جاییست که بتوانیم خدمتی به مردم کنیم، خدا جاییست که دست چند فقیر را بگیریم، خدا جاییست که بتوانیم جهیزیه ای به عروس و داماد بدهیم.

تاقبل از من گاز رسانی ۲۴درصد بوده اما زمان ورود من گاز رسانی ۹۰درصد پیشرفت داسته و به حول قوه الهی سال آینده گازرسانی تمام حوزه ی انتخابیه ام را انجام میدهم.

 وی گفت: تجهیزات پزشکی را از صفر تا سر حد امکان بردم و زمانیکه برخی دنبال خونه رفتن برای رای بودند من دنبال رادیولوژی برای شهرستان لیکک بودم ، جاده شهر و سوق که در حال تبدیل شدن به سوژه بی بی سی بود به مرحله خوبی رسید و در هفته های آینده مناقصه آن شروع و چهار خطه خواهد شد.

  وی به پیگیری  جاده سوق و چنگلوا که با پیگیری های متعدد حل کردم ادادمه داد:  کنایه ای به رقیب خود و گفت شما همان شخصی هستید که رفقای خود را ذبح سیاسی کردید.، نتونستید وگرنه سر من را هم می بردید.

هاشمی یک شرط برای موحد هم گذاشت و تاکید کرد که  اگر راست می گویی بیا در محضر به من سند بدهید که در صورت قبول شدن می توانی پروژه های من را دنبال کنید  و اگر اینکار را کردید کاری می کنم که در این انتخابات بی رقیب باشید ولی بدان نمی‌توانید این کار را بکنید.

 از کارها کارهای فردی فراری نیستم و کارهای زیادی کردم ولی من عاشق کار عمومی و عمرانی و پروژه های بزرگ هستم


*هاشمی پور خطاب به موحد* 

 *خیلی افراد مثل من ذبح سیاسی کردی، محقق، مژدهی ،رستاد، کریمیان ، شیخ دانش به تقوی که پدر معنوی بود هم رحم نکردی و ذبح سیاسی کردی*

 *کاردت کل بود وگرنه سر من را هم میبرید باید کاردت را سمباده میزدی بعد میومدی سمت من*

 *اینایی ک الان کنار عکست میگرند یه روزی منو بخاطر تو توبیخ میکردند*

*تو در چرام علیه من حرف زدی*

*قرار بود حرف نزنیم فقط برنامه بدهی میخواهی دوباره برگردی بیای پتروشیمی دهدشت تعطیل کنید؟* 

*مگر الان شروع نشده
 میخواهید بیایید تعطیلش کنید؟ بگو برنامت چیه*

 *ما که دشمن نیستیم، و پروژهای که شروع کردم نمیزارم متوقف کنید*

*اقای موحد بنویس پروژه ها تعطیل نمیشود و در محضر به من بده و در حضور این مردم قباله ش میکنم و بهت میدهمش*


*رفیق خوبم باصفا جگرم بیا برای رضای خدا کار کنیم*

*اگر تو نمیومدی من کسل بودم*

برچسب ها :
نظر جدید
پربازدیدها