تحلیل سیاسی؛ از اینکه نماینده را باید به چالش کشید و مطالبات جامعه را از وی طلب نمود کاری بسیار پسندیده است و مردمی که مطالبهگر نباشند عقب افتاده و غرق در محرومیت خواهند بود و در نقطه مقابل هر جامعه که به دنبال خواستهای معقول خویش باشد یک پله به توسعه نزدیکتر بوده و قطعأ محرومیت کمتری را متحمل خواهند شد.
متاسفانه روش نماینده کهگیلویه در برآورده کردن درخواستهای مردم، فرهنگی را نهادینه کرده که شاید نتوان آنرا تغییر داد و همین میزان تمایل مردم را دچار لغزش ساخته است و تلاش مضاعف میطلبد تا بلکه این فرهنگ ناموزون را دچار تغییر اساسی نمایند.
اینطور نیست که نماینده تواناییهایش نامحدود باشد و هر کاری دلش خواست انجام دهد بلکه دایره اختیارات وی امور خیلی کمتری را شامل میشود و مردم باید خواستههایشان را با توانایی نماینده همسو نموده تا او بتواند درخواستهای بیشتری را جامه عمل بپوشاند نه اینکه آنقدر فشار بیاوریم تا همین اندک توان را هم دچار مشکل ساخته و نماینده به هیچکدام رسیدگی نکند و آنوقت گله و شکایات زیاد شده که نماینده قول داد اما عمل نکرد.
بر خلاف تمامی دوران گذشته و تمام نمایندهها، تنها کسی که رو در رو و چهره به چهره با مردم روبرو شده و به تکتک درخواستها گوش داده و سعی نموده بیشتر از حد توان خود آنها را برآورده نماید "حاج عدل هاشمی پور" بوده و ما بهعنوان مردم باید قدردان این زحمات بی شائبه باشیم نه اینکه با کمال وقاحت مزدمان را بگیریم و همچون مردم کوفه خلف وعده نموده و زمانی که به حضور ما در صحنه نیاز دارد رهایش کنیم.
اشتباه "حاج عدل هاشمی پور" در انتخاب افراد را نمیشود نادیده گرفت اما وقاحت افراد را که با وجود خدمت صادقانه هاشمی رهایش کردهاند نیز با هیچ معیاری قابل سنجش نبوده و نیست بهجز اینکه نام نمک به حرامی بر آن بگذاریم.
در پایان از شما میخواهم کمی با خود خلوت کنید و وجدان خود را اگر هنوز دارید قاضی کرده ببینید آیا عمل شما قابل بخشش است و یا نه و کدام کافر دستی که نان و نمک داده را زخم میزند.