رهیافت جنوب /به قلم مدینه رحیمی؛ تراژدی بم در ساعت 5 و 26 دقیقه بامداد روز ۵ دی سال ۱۳۸۲ رخ داد. در این زلزله که با بزرگای 6.5 رخ داد و ساکنان این شهر دو مقصد بیشتر نداشتند: یا مرکز درمانی یا قبرستان.
در اثر این حادثه ۹۰ درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شد و ارگ تاریخی بم با ۲۵۰۰۰ سال قدمت و بزرگترین سازه گلی در این حادثه به کلی ویران شد.
گسل بم با راستای عمومی شمالی - جنوبی از نزدیکی شهر بم عبور میکند. از آنجایی که این گسل در شرق بم از کنار شهر بروات عبور میکند، گسیختگیهای سطحی ایجاد شده پس از زلزله بم در پیرامون شهر بم و بین شهرهای بم و بروات مشاهده شد.
با وجودی که بعضی از مردم از ساعت ۲۴ همان شب زلزله کمابیش بهخاطر چند پیشلرزه بیدار مانده بودند، ولی عملاً حدود یکسوم از جمعیت شهر بم در این رخداد جان خود را از دست دادند و به همین تعداد هم آسیبهای مختلف فیزیکی و روانی متحمل شدند.
میتوان به جرات گفت فاجعه این زمینلرزه در سده گذشته ایران بیمانند بوده است. زمینلرزهای که به گفته علی شفیعی، فرماندار وقت بم به لحاظ گستردگی فاجعه و تخریبها، بسیار شدیدتر از زلزله کرمانشاه و زرند بوده و قابل قیاس با آنها نیست. درباره خسارتهای ناشی از این زمینلرزه میتوان به نظریات کارشناسان حوزه زمینشناسی نیز اشاره کرد. به اعتقاد این محققان، کانون زلزله بم در نزدیکی تمرکز جمعیتی قرار داشته و از آنجا که این زمینلرزه در بامداد رخ داد، موجب افزایش تلفات شدیدی شد. در آن زمان موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران محل رخداد زمینلرزه را حدود ۱۵۰ کیلومتر دورتر از کانون زلزله اعلام کرد بهطوری که تا بعدازظهر آنروز اطلاع دقیقی از بیشترین مناطق آسیبدیده در دست نبود. این در حالی است که گسل بم با راستای عمومی شمالی-جنوبی از نزدیکی شهر بم عبور میکند. از آنجا که این گسل در شرق بم و از کنار شهر بروات عبور میکند، گسیختگیهای سطحی ایجادشده پس از زلزله در پیرامون شهر بم و میان شهرهای بم و بروات آشکار شد. همچنین در اثر این زمینلرزه ۷۰ درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شد و ارگ بم با ۲۵۰۰ سال قدمت که بزرگترین سازه گلی جهان بود، به کلی ویران شد
خبر تلخ است خیلی تلخ: بم با خاک یکسان شد!
نماز صبح میخواندم، دلم با خاک یکسان شد
زمین لرزید، فرزند کویر و پیر نخلستان
به زیر خشت خشت درد و غم با خاک یکسان شد
صدای مویه، بوی تند خون و خاک و خاکستر
نفس در سینه ماند و آه هم با خاک یکسان شد
همین دیروز در این کوچۀ خاکی، همین بچه...
همین پایی که دیگر یک قدم...با خاک یکسان شد
همین دستی که مانده زیر در، در را برایم باز...
همین پلکی که حالا روی هم، با خاک یکسان شد
همین لبهای خشک و خاکی اش میگفت: بابایی...
بمیرم! زنده ماندم، کودکم با خاک یکسان شد!
بیایید و ببینید آی مردم! آی آدم ها!
خبر تلخ است، خیلی تلخ: بم با خاک یکسان شد!
رهیافت جنوب یاد و خاطره تمامی هموطنان عزیزمان را که در این حادثه جان خود را از دست دادند گرامی میدارد.